معنی لا تکلیف - جستجوی لغت در جدول جو
لا تکلیف
سر گردان
سر گردان
تصویر لا تکلیف
فرهنگ لغت هوشیار
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
بلا تکلیف
زابرا (گویش گیلکی) آنکه نداند چه کار باید بکند بدون تکلیف بی تکلیف یا بلاتکلیفی. حالت و کیفیت بلا تکلیف بی تکلیفی
زابرا (گویش گیلکی) آنکه نداند چه کار باید بکند بدون تکلیف بی تکلیف یا بلاتکلیفی. حالت و کیفیت بلا تکلیف بی تکلیفی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویر لاتکلیف
لاتکلیف
بلاتکلیف سرگردان. بلا تکلیف، سرگردان
بلاتکلیف سرگردان. بلا تکلیف، سرگردان
فرهنگ لغت هوشیار
تصویر لا تکف
لا تکف
باز ایستاده مشو
باز ایستاده مشو
فرهنگ لغت هوشیار
تصویر بلا تکلیف
بلا تکلیف
((~. تَ))
آن که نداند چه کار باید بکند، بدون تکلیف
آن که نداند چه کار باید بکند، بدون تکلیف
فرهنگ فارسی معین
تصویر بلاتکلیف
بلاتکلیف
بی برنامه
بی برنامه
فرهنگ واژه فارسی سره